ایدئولوژی پنهان

ایدئولوژی پنهان

دست نوشته های ناپیوسته ی ن. بهبودیان
ایدئولوژی پنهان

ایدئولوژی پنهان

دست نوشته های ناپیوسته ی ن. بهبودیان

جنگلهای اخضر

به نام خدا

طوطیا، شکر می بارد از آن لحظه که تو بر قایق خیال من وارد می شوی و قصه ی خود از سر می گیری. نقل داستان خوشت از آن جنگلهای اخضر، بی تابم می کند. خسته از کمند زندان بازرگان، بیم آن دارم که هر لحظه حیلتی گزینم از جنس آنچه که تو ساز کرده ای و خود را بر خواب زنم بس طولانی و عبوس. او نمی داند و همه خواب آلودگیهایم را به پای هلاکتم می گذارد. چه بسا که ناغافل کلید را بر درب زندان بچرخاند و آزاد سازدم از اینهمه رویاپردازی مدام ...

اما نه ... ، من پرواز را همانند تو خوب نمی دانم و بی شک سقوط خواهم نمود از فرط این نابلدی و می دانم که دست آخر زمینی ترینم و رو سیاه. دایره ی این قفس برایم بهترین معوا برای شنیدن اوصاف توست از آن آشیان بلند. آنجا که از عادت کردن بر وصال شیرینت خبری نباشد، همانجا که سوت و کوری شامگاهانش می ارزد به نور مشعشع یکصد چلچراغ آویخته. من بهشت را دوست می دارم از همین دوردست ها و از سوی دگر، اطمینان ندارم که این بالهای نحیف یارای رسانیدنم بدانجا که تو روزی رفته ای را داشته باشند.

                          

لینک صوتی متن

(با صدای گرداننده وبلاگ)


نوشته شده توسط ن.بهبودیان/ تیرماه 94

نظرات 2 + ارسال نظر
ثریا شنبه 24 مرداد 1394 ساعت 10:32 ق.ظ

حال من هم خوب است... خیلی زیباس

ممنونم دوباره،
زیبایی از خودتونه بانو ...

ل.م دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 07:28 ب.ظ

عاااالی....فقط ( ماوا ) به نظر درستتر می آید.

ممنونم از دقت نظرتون، در عین حال هر دو مورد کاربرد لغوی دارند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد