ایدئولوژی پنهان

ایدئولوژی پنهان

دست نوشته های ناپیوسته ی ن. بهبودیان
ایدئولوژی پنهان

ایدئولوژی پنهان

دست نوشته های ناپیوسته ی ن. بهبودیان

قایم باشک با خدا

به نام خدا


شبی که تو سر گذاشته بودی من آمدم، بدنبال تو. قرارمان این بود " باشی تا باشم" ...


پلکان هستی سراسر تاریک بود. به روشنا که رسیدم قرارمان از یاد بردم. تنها می دانستم که می بایست باشم... و جستجو، کارم باشد...


زمان می گذشت و تو، تمام این مدت پشت کاسه ی چشمانم قایم شده بودی، بی سر و صدا و در سکوت مواج خود...


می دانستم که جهانم از تو سنگین است و تو کمی آنطرف تر، پشت سایه های نگرانی مرا مدبرانه می نگریستی و دم نمی زدی...


دستم را خوانده بودی ... هر بار که به سمتت می آمدم دامن بر می کشیدی و دورتر می رفتی... دوری، اشتیاق وصلم بیشتر می نمود.


فرو افتادم، دستم گرفتی.


بریدم و خواستم انکارت کنم، اثباتم کردی.  

  

                               

شکوه کردم و دلخسته از بازی های مدام، در اشک خود غرق شدم، کودکانه و حقیر. اشکم زدودی و نشاندی مرا. آماده ی پیمودنم کردی از سر نو...


زانو به بر گرفتم و خواستم تا برهم زنم قواعد بازی طولانیمان را، در زمره ناامیدان بر آمدم و تو، مرا قلم نزدی... قلم بر دستانم دادی.


دریافتم که نهایت پیدایی در ناپیدایی تو و تمام حرفهای عالم در سکوت منطقی تو خلاصه می شوند. از کلمه سرشارم کردی...


نابلد و پر لغزش، " تو" را نوشتم.  و وقتی که دل با نام تو قرار می گرفت، من قرارمان به یاد می آوردم...

حال، دیر زمانیست که من سر گذاشته ام تا تو مرا پیدا کنی.


دیگر به پای پیمانی که با تو دارم، سر گذاشته ام... سر...


خاکها، همه بوی جگر پارگانشان را می دهند و پلکان نیستی روشنتر از همیشه است...


در فراسوی مه آلوده ی هستی، آغوشی را می بینم گشاده، و نوایی که پیوسته می گوید: "دیدمت...!"


...



نوشته شده توسط نیما.ب/تابستان93

نظرات 3 + ارسال نظر
مداد کوچک دوشنبه 28 تیر 1395 ساعت 03:34 ب.ظ

وَ سلام

اینجا هم تیر هست . تیرِ 93
قایم باشک با خدا
الان تیر 95 نیز ملاقات ها .

چه قدر ستودنی

موفق باشید جناب بهبودیانْ

داستانِ عَجیبیست.. .!
و شگفتی از آنجا آغاز می شود که تصّرُفی در ایجادِ اتفاقاتی اینچُنین مشابه، صورَت نمی گیرد و با این وجود، نَتیجه باز هم مشابه از آب در می آید..
چه حال و هوایی با خود دارد این ماه عَزیز.
.. .
(از یاد آوری بجای شما سپاسگذارم)

باب اله محمدی چهارشنبه 9 مهر 1393 ساعت 08:25 ق.ظ http://babollah.blogfa.com/post-116.aspx

سلام
ممنونم که آمدی
ممنونم که مطلبم را خواندی
ممنونم که نظرت را در باره مطلبم نوشتی
و ممنونم که مرا به مطلبت راهنمایی کردی
خیلی برایم جالب بود ممنونم رفیق

خواهش می کنم برادر.

نادم پنج‌شنبه 12 تیر 1393 ساعت 04:53 ب.ظ http://aziiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiizam.blogsky.com

چه دل قشنگی داری تو... چقدر به سادگی دلت حسودیم می شه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد