
به نام خدا
..( ? Where is my middle aged man)..

خاطره تصویری یعنی.. بخشی از خاطراتت که اگر زمانی دلت براشون تنگ بشه، بتونی ببینیشون!
(بروی تصویر کلیک نمایید تا وارد خاطره من شوید)
سفر بخیر
..(Your Gift)..
The Power Of Love
..(Some Text From Past)..
به نام خدا
فاجعه از آنجا آغاز می شود که سازی ناکوک در نیم پرده ای کوتاه، غیر هارمونیک عمل می کند و ملودی را به گند می کشد.. نت نواخته شده، بلافاصله شنیده می شود و کنترل ضدی هم وجود ندارد از برای تصحیح خطا.. قریحه ی مفسر موسیقیایی شنونده همیشه، زودتر عمل می کند و هر گونه تلاش برای طبیعی جلوه داده شدن ریتم در جریان، بیهوده است.. از سر نو نواختن قطعه مخدوش نیز مشکلی را حل نمی کند، خطابه هم نیست که اگر به درازا کشید موثرتر افتد..
پس بهتر آن است که همچو توموری بنشسته بر مغز دفترچه نت آنرا پذیرفت و دم هم نزد... بیایید دعا کنیم رهبر ارکستر حواس چندان جمعی نداشته باشد. با مستمعین می شود کنار آمد.. آنها هر اتفاق خارج از برنامه را جزء برنامه تلقی خواهند نمود...
گاهی اتفاق می افتد که در سمفونی بزرگ زندگی وقفه ای ایجاد می شود.. و ضرب آهنگ، گم می شود و در اغلب موارد همه چیز از یک "نت خام" شروع می شود... یک نت، که ممکن است از رعشه ی بی مورد بند آخر انگشت دستت متولد شده باشد، نواخته... به خود می گویی کاش دستم می شکست و غرور نوازندگیم، ساده به زیر کشیده نمی شد...
مولودی ناخواسته بنام دیلینگ یا باااام، چه فرقی دارد..، که "لا دیز" باشد یا "فا، بمل"... اما من ترجیه می دهم "لا" باشد، همچو خون اوی مثبت، قابل پیوند و هزار صورت... اندوه و شادی را توامان دارد.. خلاصه بهتر است از سایر موارد...
فکرش را که می کنم، هنوز درد می کند این بند آخر انگشت.. تصور می کنم شکسته باشد... کلاویه ها اما می خندند!!
نوشته شده توسط ن.بهبودیان /پاییز 94
ملودی اثر
نام اثر: All By Myself




