ایدئولوژی پنهان

دست نوشته های ناپیوسته ی ن. بهبودیان

ایدئولوژی پنهان

دست نوشته های ناپیوسته ی ن. بهبودیان

مثلا همین زن...

به نام خدا

تمام خوبی ها را برای همه می خواهد...

برگ را می خواهد تا گوشواره درختان پاییزی کند...

...

گل را می خواهد، برای افزون نمودن تنها یک روز به بهار...

ساز را می خواهد، بهر تک نوازی نوای آغازین سمفونی زندگی...

...

سوز را می خواهد برای خود... برای سوختن از هرآنچه بر وی گذشته است...گذشته ها...

عشق را می خواهد... تا هدیه کند به کسی که گمان می کند دوستش می دارد...

اما دست آخر، هنوز تنهاست...

...

چه کنم با اینهمه پندار پر مشغله و مشکوک، ...

اینبار هم اولین چیزی که بعد از خدا فراموشش می کنند،

همان "زن" است...

لینک صوتی متن

(با صدای گرداننده وبلاگ)

نوشته شده توسط ن.بهبودیان/ تابستان 94

نیما بهبودیان پنج‌شنبه 29 مرداد 1394 ساعت 03:14 ب.ظ

نظرات 4 + ارسال نظر

ثریا

سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 09:30 ق.ظ

بهترینم چقدر زیبا توصیف کردی واقعیت وجودیه یک زن و در مرتبه بالاتر یک مادر رو ....

تشنه شده بودم، تب داشتم شاید .. نمی دانم!... یادم رفته بود رود گوارایی هم هست برای سد تشنگی.. در همین همسایگی نزدیک!
دستی دراز کردم و جرعه ای گوارا نوشیدم از آن رود زیبایی که هنوز تصویر تو از آن پاک نشده بود.. تو را دیدم! و از تو نوشیدم... تازه شدم..تازه! و زن را و تمامی زنهای سرزمینم را دوباره شناختم...
کهنه ابزار کتابتم، قلم را، این رفیق خفته را بیدارش کردم و از غلاف چوبین خود برکشیدم شمشیر وار..
و اینچنین نوشتم..
"مثلا همین زن" ...
نوشتم تا بگویم...
ببینید!! چقدر غافلیم و کاهل! ... رود را اگر قدر نشناسیم و بگذرد، .. آب را اگر نفهمیم و بریزد .. دریغا که افسوس بعد از سال خشک، ثمری ندارد دگر... که دست خودی اگر در کار خشکانیدن رگهای زمین باشد .. بریده باد تا رود همواره برقرار باشد...

موفق باشی گلم.. ممنونم که با وجود مشغله روزانه، شمع و مشعله ی دل زیبایت همواره روشن می داری .. روشنای مجلس ما نیز از وجود سرکار تامین می شود حضورت گلباران!!!
نیما

نازنین

یکشنبه 1 شهریور 1394 ساعت 08:25 ب.ظ http://bakarevanedel.persianblog.ir

زن زیبانرین عاشق زیبایی...
معشوقه خلقت...
تندیس مهربانی برای همگان...
عاشقی که در ازل سازش به عشق کوک شده
برای خلق زیباترین سمفونی هستی ...
نازنین گاتا

سلام ودرود بر شما گرامی
با عزض پوزش به اشتباه گالی بجای گاتا ثبت شده و تا حالا نتونستم درستش کنم
از حضور وبازدید وبلاگم از شما سپاسگزارم
نوشته زیبا و عالی بود
موفق باشید

بسیار زیبا، و نزدیک..
بطور کلی، هربار که بدنبال دلایل کافی برای اثبات دوام عشق می گردیم، زن همان تندیس مهربانی به تعبیر سرکار، موضوعیت پیدا خواهد نمود.. و این عشق، که بیشمار مترادف پیدا می نماید و الی ماشاءا... پوشش و تفسیر، تنها یک هم معنی خواهد داشت...
بانوان اگر نبودند تا شمایل دوست را از او به مجاز گیرند.. مردان هیچگاه تصوری از مهر خدا نمی داشتند و اگر داشتند مضحک و نا کارآمد می نمود..
ممنون از شما، پیروز باشید.

دنیا

جمعه 30 مرداد 1394 ساعت 02:41 ب.ظ http://ehsasebinazir.blogsky.com

دختر بهمنی

پنج‌شنبه 29 مرداد 1394 ساعت 08:33 ب.ظ

امیدوارم قلمتون همیشه همین قدر از دل بنویسه...
امیدوارم دنیاتونم به زیبایی نوشته هاتون باشه...

در پاسخ به دیدگاه شما می بایست بگویم:

در اینکه قلم و کلا قلمها همواره از دل می نویسند شکی نیست چرا که قلم همیشه زبان می گشاید به ناگفته های درون... پرده بر می دارد از رمزآلودگیهای کوچه اسرار و اصولا کاری جز این ندارد ...
نکته دوم اینکه اگر دنیایی بیابید که درست منطبق بر آنچه قلم به ادعای آن برخاسته باشد، متاسفانه باید بگویم مهمل است ودروغی بس بزرگ...
چراکه صنعت نگاشتن خود، نوعی ابراز تحصیل آرزوست و بیان آنچه می خواهیم باشد و همواره نیست! ... شاید ترسیم الفبایی همان آرمان شهری باشد که نقل قول ها شنیده ایم از آن و خود، پنهان است از نظرها و وجودش مستلزم پیدایش، و برپایی جهانی دگر است، با شرایطی دگر...
نتیجه آنکه، اصولا نویسندگان هرچند چیره دست و چالاک، فاصله دارند از آنچه خوانندگانش می پندارند اوست. و اگر روزی، جمله خوانندگان مطلبی، کمر همت بر کشف این راز پوشیده بندند و به سرزمین نیات قلم به دستان، قدم گذارند از کاتب و نویسنده همان ماند که پیوسته در صدد بوده آن باشد و شاید اویی که گمان می رفته صاحب مکنت و برج و باروست را در حالی یابند که کلبه نشین است و نشانه های ضعف در وی پدیدار گشته...
ناگزیرم بنا به تحقیقات به سرانجام رسیده که خود در این باب داشته ام، مطلب فوق را شامل حال اکثریت قریب به اتفاق جماعت نویسندگان و مشتقاتش بدانم ...
حال اینکه بنده از کدام دسته جای خواهم گرفت، باب تحقیق و راستی آزمایی آن، به روی جمله خوانندگانم گشوده می دارم...
بسم ا...
موفق باشید
نیما