ایدئولوژی پنهان

ایدئولوژی پنهان

دست نوشته های ناپیوسته ی ن. بهبودیان
ایدئولوژی پنهان

ایدئولوژی پنهان

دست نوشته های ناپیوسته ی ن. بهبودیان

آسیب مردمک ها

به نام خدا


براستی چه کسی از گزند چشمهایی که شورشان می دانند در امان است؟ طعمه های شور چشمی این جماعت به ظاهر پر مخاطره، که هیچگاه خود را مسئول آنچه که ممکن است نتیجه نظاره ی آنان بوده باشد نمی دانند، چه کسانی هستند؟ وتا چه میزان این آسیب سیال در تصرف اختیارات فاعل آن می باشد. غالبا درستی این گمانه که بر اساس آن، صادر شدن آسیبهای دیداری را از افراد مجهز بدان، حتمی می داند تا چه میزان صحیح می باشد.

آنچه که در واقع غیر قابل انکار می نماید این است که اصل اتفاق از حیث حدوث آن، انکار ناپذیر و واضح است و در پاره ای از شرایط وقوع آن حتمی می نماید. اما اینکه براستی از جایی غیر از فعل و انفعالات جاری طبیعی و اساسا از ماوراء آن نشست گرفته باشند و اموری غیر ارادی و ما فوق بشری باعث آن باشند، جای بسی گفتگو دارد. آیا گستره ی  جامعه آماری معتقدین به آسیبهایی که تماما از اثرات نگاه آدمی بر دیگریست، جهان شمول است و یا محصول تخیل و باورهای انحرافی تشدید شده در طی قرون متمادیست.

                                  

چطور ممکن است که نگاه، عاملی تا بدین حد معمولی و پر کاربرد، آنهم در شرایطی که شخص دارنده اش هیچگونه دانشی در خصوص بکارگیری و کنترل اثرات نوع مورد بحث آن ندارد اینگونه و بدان کیفیت گوناگون قدرت اثر گذاری در پداید، حالات اشیاء و حتی سرنوشت دیگر انسانهای پیرامون را داشته باشد. در عصری که انسان توانسته اثرات سوء ناشی از پی آمدهای قهری طبیعی اعم از سیل و زلزله و دیگر ویرانی های ارادی و غیر ارادی را به حد اقل برساند، چرا تا بدین حد در برابر اثرات ناشی از پدیده ی اصطلاحا شور چشمی و امثالهم ناتوان است.

مجموع سوالاتی از این دست که بطور حتم اذهان بیشماری را به خود مشغول ساخته است، برآنم داشت تا بنحوی هرچند موجز و ابتکاری بدنبال برخی از پاسخهایی باشم که علم و شریعت اسلام برای این پدیده تهیه داشته اند. امید که این متن بتواند تا حدودی برخی از نقاط تاریک فکری در این خصوص را اندکی روشنی بخشد تا احیانا در صورت وجود صحت و سقم قابل قبول، در مواجهه با این پدیده ی غریب، کمی مجهزتر از پیش گردیم و در ادامه به راه و روش مصونیت در برابر آن نیز اشاره ای خواهم داشت.

مقدمه فوق/نوشته شده توسط ن.بهبودیان/زمستان 93


((متن گرداوری شده ذیل، صرفا جهت پرداختن به سوالات رایج، در خصوص اثرات چشم زخم می باشد و صحت و سقم آن بر عهده راویان و ناقلان احادیث و تمثیلها می باشد.))

دکتر الهی قمشه ای در مسند یکی از عالمین دینی معاصر، در پاسخ به این سوال که آیا چشم زخم بدان معانی که مصطلح و رایج است صحت دارد می گویند:

تقریبا در همه فرهنگ‌های جهان گونه‌ای از اعتقاد به چشم زخم «Evil Eye» مشاهده می‌شود. به نظر ما نیروهایی چون حسادت، نفرت و انتقام‌جویی می‌تواند تاثیرات منفی و آزاردهنده‌ای در زندگی انسان‌ها داشته باشد، البته این به معنی قبول انرژی‌های معجزه‌آسا نیست، بلکه گاهی چند کلمه حرف، یک نگاه یا حتی یک حرکت دست می‌تواند آشوبی بر پا کند. آدمی باید خود را از مصاحبت این گونه افراد بر کنار دارد و بخصوص امتیازات خود را در معرض نگاه همگان نگذارد.

بسیاری از مردم معتقدند که در بعضی از چشم ها اثر مخصوصی است که وقتی از روی اعجاب به چیزی بنگرد، ممکن است آن را از بین ببرند یا در هم بکشنند، و انسان را بیمار یا دیوانه کنند. در ابن مطلب به جنبه های مختلف این موضوع می پرداریم.

این باور از نظر عقلی امر محالی نیست. امروزه بسیاری از دانشمندان معتقدند که در بعضی از چشم ها نیروی مغناطیسی خاصی نهفته شده است که کارایی زیاد دارند و حتی با تمرین و ممارست می توان آن را پرورش داد. خواب مغناطیسی، از طریق همین نیروی مغناطیسی چشم ها انجام شدنی است.

 در دنیایی که اشعه لیزر و اکثر امواج الکترو مغناطیسی نامرئی هستند، می تواند کاری کند که از هیچ سلاح مخرب دیگری ساخته نیست، پذیرش وجود نیرویی در بعضی از چشم ها که از طریق امواج مخصوصی در طرف مقابل اثر بگذارد، چیز عجیبی نیست. بسیاری نقل می کنند که با چشم خود افرادی را دیده اند که دارای این نیروی مرموز چشم بوده اند و افراد یا حیوانات یا اشیائی از طریق چشم زدن از کار انداخته اند.

یک داستان قابل تامل از اثرات آنی چشم زخم

در این رابطه نقل است که مردم روستای «زاغه» از روستاهای شهرستان ملایرِ استان همدان، در قدیم الایام که مشغول حفر زاغه ها به منظور پناه بردن به آنها بودند، گاه با صخره های سنگی بزرگی برخورد می کردند. می گویند در این روستا خانواده ای بودند که به چشم شور شهرت داشتند، از آنها می خواستند به زاغه آمده و با اعجاب به آن سنگ بنگرند و به این ترتیب سنگ ها شکسته می شدند و آنها به حفر زاغه ها ادامه می دادند! 

چشم زخم از نظر اسلام

در روایات اسلامی نیز تعبیرات گوناگونی دیده می شود که وجود چنین امری را تایید می کند. در حدیثی می خوانیم که اسماء بنت عمیس خدمت پیامبر (ص) عرض کرد که گاه فرزندانِ جعفر(شوهرش) چشم می زنند. آیا رقیه ای برای آنها بگیریم؟ (منظور از رقیه دعایی است که می نویسند و افراد برای جلوگیری از چشم زخم با خود نگه می داند. آن را تعویذ نیز می گویند) پیامبر فرمود: آری مانعی ندارد، اگر چیزی می توانست بر قضا و قدر پیشی گیرد، چشم زخم بود.

 در حدیث دیگری از امیرالمومنین (ع) آمده است که پیامبر برای امام حسن(ع) و امام حسین (ع) رقیه گرفت و این دعا را خواند: «  اعیذ کما بکلمات الله التامات وأسمائه الحسنى کلها عامة من شر السامة والهامة ومن شر کل عین لامة ومن شر حاسد إذا حسد ـ»

یعنی : شما را می سپارم به تمام کلمات و اسمای حسنای خداوند از شر مرگ و حیوانات موذی و هرچشم بد و حسود آنگاه که حسد ورزد. سپس پیامبر نگاهی به ما کرد و فرمود « حضرت ابراهیم (ع) این چنین برای اسماعیل و اسحاق (ع) تعویذ کرد.»

 از امام علی (ع) نیز روایت شده است: چشم زخم حق است و توسل به دعا برای دفع آن نیز حق است.

 ذکر این نکته لازم است که هیچ مانعی ندارد که این دعاها و توسل ها به فرمان خداوند، جلوی تاثیر نیروی مرموز مغناطیسی چشم ها را بگیرد؛ همان گونه که دعاها برای بسیاری از عوامل مخرب دیگر تاثیر می گذارد و آنها را به فرمان خدا خنثی می کند.

اهمیت مجزا کردن خرافات از چشم زخم با ذکر مثال:

این نیز سزاوار یاداوری است که قبول تاثیر چشم زخم به این معنا نیست که به کارهای خرافی و اعمال عوامانه در این گونه موارد پناه برده شود که هم بر خلاف دستور شرع است و هم سبب شک و تردید افراد ناآگاه به اصل موضوع می شود؛ همان گونه که آلوده شدن بسیاری از حقایق با خرافات، این تاثیر نا مطلوب را در اذهان گذارده است. به طور مثال شکستن تخم مرغ برای چشم زخم، از جمله این خرافات بی اساس می باشد که نه حاوی بار علمی لازم بوده و نه پیشنهاد عقیدتی خاصی مبنی بر کاربردی بودن چنین حرکت مضحکی وجود داشته و دارد. چه بسا شخص و اشخاصی که در آخر کار، اسمشان به ناروا در سیاهه شور چشمان قرار می گیرد، بواقع تماما خالی باشند از نیرویی که دیگران به رقم آزمونی نابجا در پی اثبات وجودش هستند و آنان را به گناهی ناکرده و عملی سرنزده، مطرود آشنایان و خویشان گردانند آن هم بدان شدت که شخص مورد نظر نتواند عزت و آبروی نخستین را باز جوید!

                                                

و اما در مورد اسفند (اسپند) باید در نظر داشته باشیم که نه تنها خرافه نبوده بلکه در روایات آمده است که شیاطین را دور مى‏کند (چون ضدعفونى کننده خوبى است و در اخبار از عناصر مضر گاهى به شیطان تعبیر شده است). دود آن و خودآن اگر در خانه باشد، باعث محفوظ ماندن خانه و اهل آن از شیاطین است و براى چشم‏زخم بى‏تأثیر نیست، (بحارالانوار، ح 62، ص 233)

                                     

 

 همچنین از پیامبر(ص) نقل شده که بر هر یک از برگ و دانه درخت اسفند ملکی موکل است و با آنها هست تا آن که بپوسد و ریشه اش و شاخه اش غم و سحر را بر طرف می کند و در دانه اش، شفای هفتاد درد است پس مداوا کنید به اسفند و کندر و در روایت دیگری در مورد اسفند آمده است: شیطان ملعون هفتاد خانه را گرفتار و مبتلا می سازد ولی خانه ای که در آن اسفند است از او مصون است. اسفند شفای هفتاد بیماری است که آسانترین آنها جذام(خوره) است پس از آن غفلت نورزید. در کتاب مکارم الاخلاق آمده است که خوردن اسفند ترس را برطرف و شجاعت را زیاد می کند.

 (رجوع کنید به سفینه البحار، ج1، ص587، انتشارات آستان قدس رضوی)

 

مقدمه و گردآوری موضوعی، توسط ن. بهبودیان/زمستان 93

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد